این وبلاگ افتخار می کند که خوانندۀ مثل شما دارد. منتظر نظریات ، انتقادات وپیشنهادات سالم شما هستم.
۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه
بـــنــــد امــــیـــــر :
بندامیر یکی از زیباترین ودیدنی ترین منظره طبیعی درشمال غربی ولایت بامیان قراردارد که دارای 7 بند بنام های1-بندهیبت. 2- بندذوالفقار. 3- بند پدینه. 4- بند پنیر. 5 - بند غلامان می باشد. وتاهنوز هیچ کس نتوانسته است خودرابه عمق این بند طبیعی برساند.آدم وقتیکه درآنجامی رود بیشتربه قدرت لایزال پروردگار پی برده وتسلیم یگانه خدای عالمیان می شود چون واقعاً تعجب آور وهیجان انگیزاست مخصوصاً بند هیبت که هم اکنون تصویرش را می بینید هم بسیارکلان است وهم یک دیوار بسیارنازک توانسته جلو آن رابگیرد که خیلی تعجب آوراست. ودرفصول گرم سال بسیاری ازمردم افغانستان ازهرولایت وحتی خیلی ازخارجی های که درافغانستان بسرمی برند جهت تفریح ودیدن این بند زیباودیدنی می آیند. وبعضی شان برای چندین شب درآنجامی مانندو....واین بند امیر به عنوان پارک ملی در روز 28 ماه جوزای سال جاری باحضور محمدکریم خلیلی معاون دوم ریاست جمهوری ، خانم حبیبه سرابی والی ولایت بامیان ، هایکن بیری سفیرکبیر ایالات متحده امریکا ، شاه زاده مصطفی ظاهر رئیس اداره ملی حفاظت محیط زیست ، غلام جیلانی پوپل رئیس اداره ارگانهای محلی ،یوسف پشتون وزیرانکشاف شهری ، فراهی معین وزارت اطلاعات وفرهنگ ، ونیز نمایندگان وزارتهای زراعت ومالداری ، ترانسپورت وبانک آسائی ومقامات محلی ولایت بامیان افتتاح گردید. یک نکته قابل ذکر اینکه بندامیر یک بار دیگر در دوران ریاست جمهوری داودخان نیز به عنوان پارک ملی افتتاح گردیده بود که متأ سفانه بعد ازآن هیچ گونه توجه به آن صورت نگرفت.
حبیب الله هلمندی ولدالحاج محمد حسین هستم درسال 1359 درقریه قلعه خواجه منطقه ناوه میش از مربوطات ولسوالی باغران ولایت هلمند چشم به جهان گشودم و سیزده سال تمام روی دست های پدر و مادرم بودم . درطول این مدت برای آنها غیراز آزار و اذیت ، دیگر هیچ سود و ثمری نداشتم . درتابستان سال 1372 همراه برادرم که از من کلان بود به ایران رفتیم و من حدوداً شش سال درایران همه اش اینجوری وآن جوری حرف زدم وباکتابهای رفیق شده بودم که همه شان از فرهنگ وقانون همان کشور حکایت می کردند . درماه حمل سال 1379 دوباره به افغانستان درآغوش سرشار ازمهر ومحبت پدر ومادرم برگشتم. ودراول سال 1380 خودرا درشهرمزارشریف یافتم. درآنجا حدود چهار سال ضمن ادامه سبقم به (a.b.c)انگلیسی نیز آشناشدم . همچنان چب کلیک وراست کلیک کمپیوتر را هم درشهر مزار شریف یاد گرفتم وحالا دریکی از موسسات در ولایت دایکندی توسط همین چب کلیک وراست کلیک نمودن کمپیوتر سرگرم پیدانمودن یک لقمه نان حلال می باشم.وهمچنان در سال 1380 پدرم زمین خود را همراه یکی از باشندگان قریه خاکفقیر منطقه دره خودی ولسوالی خدیر ولایت دایکندی تبادله نمود که در حال حاضر سایر برادرانم در بالای مزرعه شان در آنجا زندگی می کنند.708294715(0)0093 flower.helmandi@gmail.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر